یاد بگیریم که یاد بگیریم

اگر بخواهیم آموخته شویم باید درباره خودمان و دیگران بنویسیم. برای نوشتن باید خوب ببینیم و بشنویم. نوشتن ما را به فکر کردن وامیدارد!

یاد بگیریم که یاد بگیریم

اگر بخواهیم آموخته شویم باید درباره خودمان و دیگران بنویسیم. برای نوشتن باید خوب ببینیم و بشنویم. نوشتن ما را به فکر کردن وامیدارد!

۱۵ مطلب با موضوع «طنز» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

در سرزمین جابلقا روستایی سرسبز بود که کدخدایی داشت با خانواده ای بزرگ. یازده پسر و یک دختر. کدخدا دائما در تلاش بود تا روستای خودش را بعنوان روستایی نمونه به دیگران معرفی کند. پسران کدخدا هم همه امور روستا را بعهده گرفته بودند. اما دختر کدخدا! دختری رنگ پریده و لاغر بود که هیچ کس از ترس برادرانش جرات نداشت به او نگاهی بیندازد چه برسد به ابراز علاقه. مادر دخترک هم برای اینکه از پس شکم افراد خانواده و رفت و روب و اینا بربیاد از دختر خود سخت کار میکشید. میترسید کلفت بگیره. میترسید بگن پیر شده و از پس خانواده برنمیاد ! کدوم زنه که از پیر شدن و تبعاتش نترسه؟! تو این میون، یه جاری هم داشت که اوجاقش کور بود و هر جا میرفت از دختر کدخدا بد میگفت. میگفت مریضی داره و سرد مزاج و خل وضعه! میگفت اینم شد مادر که نمی تونه یه دختر رو روبراه کنه و شوهر بده؟ راستش از پسرای کدخدا میترسید ولی خوب نه کدخدا حواسش به دخترش بود، نه زن کدخدا تو اون وضعیت میتونست کاری برای دخترش بکنه. 


داستان این زن کدخدا آدم رو یاد آموزش و پرورش این مملکت نمیندازه؟ اون جاری خبیس چی؟ شما رو یاد صدا و سیما میلی نمیندازه؟ مسئولیتش با خودتون!!! 

#آموزش و پرورش 

#صدا و سیما

#خرم بالایی 


  • خرم بالایی
  • ۰
  • ۰

"قربون خدا برم! یه باد فرستاد این دود و آلودگی رو ورداش برد. خلق الناس رو نجات داد." ننه رقیه.


"باران این رحمت الهی بار دیگر آلودگی های شهرمون رو شست و خیال مون رو تا مدتی راحت کرد." گوینده رادیو.


آدمی چه قدر می تونه خودخواه غافل و خوش خیال باشه. خدا تو خدمت بشر نیست که هر غلطی کرد بیاد و اونو نجات بده. تازشم گیرم که خدا بارونشم فرستاد تا هوا رو تمیز کنه انوقت باید به زمینشم  دستور بده تا کثافاتی که بشر درست کرده رو پالایش کنه تا بشر سبزی و میوه جات سالم بخوره. شایدم این کارو کرده. لطفش که خیلی بی انتهاست.


پا ورقی: دانشمندا می گن مواد آلوده موجود در هوا که بارون یا باد می بره جذب میوه و سبزیجات می شه. اونا همین طور می گن هر عملی یه عکس العملی داره.

#خرم بالایی 

  • خرم بالایی
  • ۰
  • ۰

یه آدم بیسواد مثل من یه روز پا شد با ماشینش اومد شهر. وارد یه اتوبان شد اما تو جهت خلاف. ماشینای دیگه که نمی خواستن تصادف کنن یا اصللا وقتشم نداشتن بوق می زدن و با سرعت لاین عوض می کردن. یارو هم که هی فحش نثار خلق الناس می کرد تو رادیو شنید "خودرویی در اتوبان ....  در جهت خلاف در حرکت است از رانندگان عزیز تقاضا داریم مراقب باشند." مرد در حالی که لبخند عاقل اندر سفیهی بر لب داشت گفت: عجب دنیای وارونه ای است. اینهمه ماشین دارن خلاف میان انوخ میگه یه ماشین داره خلاف میاد."


نکته غیر اخلاقی: تو چکار داری مردن کدوم وری میرن تو راه خودتو برو.

#خرم بالایی 


  • خرم بالایی
  • ۰
  • ۰

داستان اون پادشاهی که عاشق لباس بود و خیاط های شیادی که پول زیادی ازش گرفتند تا براش لباس فاخری تهیه کنند رو حتما شنیدید!

 اونا به شاه و درباری ها گفتن فقط کسی که حرامزاده نباشه میتونه لباس رو ببینیه چون از الیاف خاصی استفاده شده. درباری ها هم از ترس متهم شدن به حرام زادگی میرفتن  پیش شاه و به به و چه چه می کردن از لباس و دست آخر خود شاه هم افتاد تو تله. وانمود کرد لباسی رو که نبود رو بپوشه بره شهر. 

خوب مردم هم ترس درباری ها رو داشتن و اگه نبود یه بچه پرسشگر که داستان الیاف خاص رو نمی دونست ما هم از این داستان بی اطلاع بودیم. اون پرسید " پس چرا اعلی حضرت لخته؟"

به لطف اون بچه ما الان میدونیم که نباید از پرسیدن ترسید. حتی اگه همه فکر کنن جای سوال نیست.

دیگه اینکه اگه همه هم بگن چیزی درسته بازم دلیل درستی اون حرف یا مطلب نیست. خوب نیست دیگه!

حرف آخر: مواظب کلک 'خیاط' های جدید هم باشیم؛ به این مثال ها دقت کنید:

 فقط کسی که اهل دل باشه این حرف منو میفهمه!

هر کسی که یه زره شعور سیاسی داشته باشه میدونه که باید به حسن احمدی رای بده!

فقط احمق ها از این فیلم خوششون نیومده!  

هر کسی این متن رو نپسنده واقعا از ادبیات چیزی سر در نمیاره 😜

# خرم بالایی

  • خرم بالایی
  • ۰
  • ۰

داستان اون پادشاهی که عاشق لباس بود و خیاط های شیادی که پول زیادی ازش گرفتند تا براش لباس فاخری تهیه کنند رو حتما شنیدید!

 اونا به شاه و درباری ها گفتن فقط کسی که حرامزاده نباشه میتونه لباس رو ببینیه چون از الیاف خاصی استفاده شده. درباری ها هم از ترس متهم شدن به حرام زادگی میرفتن  پیش شاه و به به و چه چه می کردن از لباس و دست آخر خود شاه هم افتاد تو تله. وانمود کرد لباسی رو که نبود رو بپوشه بره شهر. 

خوب مردم هم ترس درباری ها رو داشتن و اگه نبود یه بچه پرسشگر که داستان الیاف خاص رو نمی دونست ما هم از این داستان بی اطلاع بودیم. اون پرسید " پس چرا اعلی حضرت لخته؟"

به لطف اون بچه ما الان میدونیم که نباید از پرسیدن ترسید. حتی اگه همه فکر کنن جای سوال نیست.

دیگه اینکه اگه همه هم بگن چیزی درسته بازم دلیل درستی اون حرف یا مطلب نیست. خوب نیست دیگه!

حرف آخر: مواظب کلک 'خیاط' های جدید هم باشیم؛ به این مثال ها دقت کنید:

 فقط کسی که اهل دل باشه این حرف منو میفهمه!

هر کسی که یه زره شعور سیاسی داشته باشه میدونه که باید به حسن احمدی رای بده!

فقط احمق ها از این فیلم خوششون نیومده!  

هر کسی این متن رو نپسنده واقعا از ادبیات چیزی سر در نمیاره 😜

# خرم بالایی

  • خرم بالایی
  • ۰
  • ۰

داستانک

شبی ﺧﺮﻭﺷﭽﻒ (ﺭﻫﺒﺮ ﺷﻮﺭﻭی ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺎﻟﯿﻦ) ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ نشود، ﮔﺮﻳﻢ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻳﺪﻥ فیلمی ﺩﺭ یک ﺳﻴﻨﻤﺎ ﺭﻓﺖ.

ﭘﺲ ﺍﺯ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﻓﻴﻠﻢ اصلی، ﻳﻚ ﻓﻴﻠﻢ ﺧﺒﺮی ﺑﻪ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺩﺭﺁﻣﺪ. ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺧﺮﻭﺷﭽﻒ ﺑﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎی ﺧﻮﺩ ﺧﺮﻭﺷﭽﻒ ﺍﺯ ﺟﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪن ﻭ ﺑﻪ اﺣﺘﺮﺍﻡ ﺍﻭ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻧﺪ!

ﺧﺮﻭﺷﭽﻒ ﺍشک ﺩﺭ ﭼﺸﻢ و ﻋﻤﻴﻘﺎً ﻣﺘﺄﺛﺮ ﺍﺯ ﻋﻼﻗﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ، ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﺮدی ﺷﺎﻧﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﺗﻜان ﺩﺍﺩ ﻭ ﺯﻳﺮ لبی ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﻣﺮدک ﺍﺣﻤﻖ! ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﻓﻜﺮ ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ! ﺍﻣﺎ ﭼﺮﺍ ﻣﻲﺧﻮﺍهی ﺳﺮت را ﺑر ﺑﺎﺩ ﺑﺪی...؟!

از کانال رسمی محمد امین مروتی 

@manfekrmikonam

  • خرم بالایی
  • ۰
  • ۰

خلقت

پسرم: بابا، خدا وقتی آدم رو خلق کرد خیلی سرش شلوغ بود،  نه؟

من: چطور؟

پسرم: خوب مجبور بود از یه عالمه بچه مراقبت کنه!

من: ها!!!!

#خرم بالایی 

  • خرم بالایی
  • ۰
  • ۰


خیلی وقت بود که داشت کاسبی میکرد و  دیگه بچه هاش بزرگ شده بودن و مال و منالی هم جمع شده بود. یه چند وقت پیش یه سکته ای هم زده بود. همین به فکر انداخته بودش؛ مسجد ای شده بود!  حالا هم چند باری بود که حاج آقا درباره مال حلال و حلال کردن اموال حرف میزد. بالاخره تصمیمش گرفت.  

رفت قم  دفتر دو تا از مراجع براش حساب کتاب کردن. مبلغ یه خورده سنگین بود. برگشت تهران رفت یه دفتر دیگه.  تقریبا همون دراومد. سراغ چهارمی که رفت خوشحال اومد بیرون.  رفیقی ازش پرسید چی شد. گفت "هیچی بابا!  حاجی حساب کتاب حالیش بود. یه چک پنجاهی گذاشتم کف دستش،  اموال مو با نصف اون چیزی که بقیه میگفتن حلال کرد." 

##خرم بالایی

  • خرم بالایی
  • ۰
  • ۰

انجمن سری زیرآب زنی (whistleblowers ('association هزاران سال پیش در مصر باستان شکل گرفت و اکنون شعبات متعددی در گوشه و کنار دنیا دارد. اگر چه اطلاعات بسیار اندکی در مورد اعضای این انجمن، نحوه عضو گیری، و جذب منابع مالی این موسسه در دسترس نیست. این انجمن تلاش می کند تا نفوذ خود را در سراسر جهان گسترش دهد. بسیاری از بزرگان سیاست و شرکت ها و سازمان ها مورد عنایت این انجمن قرار گرفته اند اگرچه هیچ مدرکی برای اثبات این ادعاها هرگز ارائه نشده است. گفته میشود. از این افراد می توان  بیل کلینتون، دیانا، راس پوتین، مرحوم مصدق، ظریف، فرهاد ( سریال شهرزاد) و بسیاری موارد دیگر را ذکر کرد. حتی بعضی بر این باورن که زیرآب قابیل را هم یکی از همین انجمن زد( evidence need to be supplied) 

اخیرا نسخه‌ای از اساسنامه این موسسه در یک کتابخانه قدیمی در شهر باین شر در اسکاتلند پیدا شده است. مطالعه این متن حقایقی شگفت در مورد این موسسه را در دسترس خواننده محترم قرار می دهد. در ذیل برگردان این متن را ملاحظه می فرمایید. 


"به نام هستی بخش آگاهی دهنده"

انجمن سری زیرآب زنی به منظور تحقق هدفی والا با رعایت اصول توافق شده ذیل تصویب و شروع به کار می نماید.

هدف: اطلاع رسانی درباره تخلفات مدنی، سیاسی، و اقتصادی به منظور ارتقاء جامعه انسانی . 

تعریف: زیرآب زنی به هر گونه تلاشی اطلاق میگردد که به منظور مطلع کردن مقامی مسوول از خطا یا کارشکنی فردی که موظف به انجام کاری که به او محول شده است.

1. هیچ فردی نسبت به زیرآب زنی مصونیت ندارد.

2. فرد زیرآب زن باید آگاهی کامل از تخلف انجام شده داشته باشد. وی باید مستندات در دست داشته باشد.

3. جنسیت، نژاد،  و مذهب فرد زیرآب زن تاثیری در ارزیابی صحت و پذیرش گزارش زیرآب زنی ندارد.

4. زیرآب زن نباید دنبال نفع شخصی خود یا پاداش باشد.

5. هویت فرد زیرآب زن باید همواره مخفی بماند. 

6. زیرآب زن باید از مصونیت قضایی برخوردار باشد. بدین معنا که اگر در امری خلاف مشارکت داشته است در صورت زیرآب زنی مورد بخشش دادگاه قرار گیرد. 

تبصره: اگر فردی، زیرآب خود را بزند باید مورد تشویق قرار گیرد. 


نظر نویسنده متن: با وجود نداشتن اطلاعات بیشتری در مورد این انجمن، شاید بتوان حدس زد که چرا چنین انجمنی سری می باشد و چرا در بسیاری از کشورهای دنیا زیرآب زنی امری نکوهیده است. می توان خیلی راحت دستهای پلید سیاست را در این کار دید. به امید آنکه روزی همه مان عضو فعال این انجمن شویم و به اینکه یک زیرآب زن یا مرد هستیم افتخار کنیم. 

# خرم بالایی

  • خرم بالایی
  • ۰
  • ۰

امام غزالی

گویند امام حمید ذغالی از کودکی چنان تشنه علم بود  که خانواده اش تصمیم  گرفت تا دیناری فراهم آورد و وی را به قطب فرهنگ و هنر یعنی ساسکس بفرستند. وی سالهای چندی در آنجا مشغول کسب علم بودند و بالاخره با اصرار مادر محترم  تصمیم به بازگشت گرفتند. در فرودگاه هی سرو جلوی ایشان را گرفتند برای بازرسی و تبلت ایشان را توقیف کردند (بماند برای چه؟) ایشان سخت پریشان شدند و به زبان اجنبی به مامور مربوطه گفتند که تبلت ایشان تمام زندگی ایشان است. مامور به ایشان چیزی گفتند که ایشان را منقلب کرد. وی گفت: "اگر زندگی تو به همین راحتی از تو گرفته شود piss  تو اون زندگی!" گویند که همین شد که ایشان به ساسکس بازگشتند و چندین هارد اکسترنال خریدند و  همیشه از علم و هنر کسب شده بک اپ گرفتند. البته این مساله دینار های بیشتری برای خانواده ایشان آب خورد. 

  • خرم بالایی